حواس پرتی در نماز، راه حضور قلب
بدبختی آن است که ما تمام افکار متشتته و اندیشههای متفرقه را ذخیره میکنیم برای وقت عبادت! همین که تکبیرةالاحرام نماز را میگوییم، گویی در دکان را باز کردیم، یا دفتر محاسبات را گشودیم، یا کتاب مطالعه ] را [ مفتوح نمودیم؛ دل را میفرستیم به سوی اشتغال به امور دیگر و از عمل بهکلی غافل شده، یک وقت به خود میگوییم که به حسب عادت به سلام نماز رسیدیم! حقیقتاً این عبادت فضاحتآور است و این مناجات شرمانگیز است.
امام راحل(ره) در این بحث ضمن شکوه از کسانی که تکالیف الهیه مانند نماز را سربار امور زندگی میدانند، علاج درد کماهمیتی نماز را اصلاح سرچشمه یعنی ایمان به خداوند و فرمایشات انبیا و نظر در کیفیت عبادتها و مناجاتهای سیدالموحدین و اولاد معصومین او دانسته و در ارتباط با تحصیل فراغت قلب مینویسند:
فراغت قلب از غیر حق از امور مهمه است که انسان باید با هر قیمت هست تحصیل آن را بکند. و طریق تحصیل آن نیز ممکن و سهل است. با قدری مواظبت و مراقبت تحصیل میتوان کرد. باید انسان مدتی اختیار طایر خیال را به دست گیرد و هر وقت خواست از شاخهای به شاخهای پرواز کند، آن را حفظ کند. پس از مدتی مراقبت، رام و آرام شود و توجه آن از امور متشتته منصرف شود وخیر عادت او گردد «والخیر عادةٌ» و فارغالبال اشتغال به توجه به حق و عبادت او پیدا کند و از همة این امور مهمتر، که باید دیگر امور را مقدمة او دانست، حضور قلب است که روح عبادت و حقیقت آن بسته به آن است؛ و بدون آن هیچ قیمتی برای عبادات نیست و قبول درگاه حق تعالی نشود.
- ۹۴/۰۶/۲۱