کالای خارجی
داستان آقاشیخ علی زاهد
یک شوخی هم برایتان عرض بکنم: یکی از زُهّاد بسیار معروف عصر ما که واقعاً مرد متقی و پرهیزکاری بوده و فقیه عالمی هم بوده مرحوم آقا شیخ علی زاهد قمی است که در نجف بوده است. ایشان یک تعصب و تصلّبی داشت [در عدم استفاده از کالاهای خارجی.] یک گاندی بود ولی گاندی برای خودش نه برای همه مردم و لهذا خاصیت کار گاندی را نداشت. امتعه خارجی را خودش برای خودش تحریم کرده بود البته روی یک نظر صحیحی، میگفت تا امتعه مسلمانی هست ما امتعه خارجی استفاده نمیکنیم. تا پارچه وطنی و داخلی بود پارچه خارجی نمیخرید.
اگر چای هم میخواست بخورد چای خارجی نمیخورد چای داخلی میخورد. از قند هم اگر خارجی بود استفاده نمیکرد و مثلًا کشمش میخورد.
یک مادر و دختر فرنگی، مسلمان شده و در کربلا مجاور شده بودند و آن دختر واقعاً هم مسلمان شده بود چون تا آخر زندگیش اشخاصی شاهدش بودند، یک مسلمان بسیار خوب و متدینی. عیال آقای آقا شیخ علی فوت میکند. خود آن دختر داوطلب میشود که بیاید زن آقای آقا شیخ علی زاهد بشود. آقا شیخ علی هم ایشان را عقد کرد و بعد گفتند چه زندگی خوبی داشتند! و این زن اروپایی با یک مرد زاهدِ این گونه چگونه خودش را تطبیق داده بود که گفتند آقا شیخ علی بعد از فوت او دیگر تقریباً متلاشی شد.
یک کسی به او گفت: آقا! شما که میفرمودید ما امتعه خارجی استعمال نمیکنیم (خنده حضار)! گفت: فرزند! تبدل موضوع شده است (خنده حضار).
گفت: او دیگر خارجی نیست، مسلمان شده، تبدل موضوع شده است (پانزده گفتار، ص53).
@motahari_ir
- ۹۴/۰۷/۲۲