تحریف در حادثه کربلا
حقیقت کربلا را بیخاصیت و بیاثر کردهایم
گزیدهای از سخنرانی استاد مطهری در حسینیه ارشاد، 7 محرم 1389 هجری قمری (فروردین 1348)
حادثه کربلا براى ما مردم خواهى نخواهى یک حادثه بزرگ اجتماعى است؛ یعنى این حادثه در تربیت ما، در خُلق و خوى ما اثر دارد، حادثهاى است که خود به خود، بدون اینکه هیچ قدرتى ما مردم را مجبور کرده باشد، میلیونها نفر و قهراً میلیونها ساعت براى شنیدن و استماع قضایاى مربوط به آن صرف مىکنیم. میلیونها تومان پول براى این کار صرف مىشود. این قضیه را ما باید همان طورى که بوده است، بدون کم و زیاد تلقى کنیم و اگر کوچکترین دخل و تصرفى از طرف ما در این حادثه صورت بگیرد، حادثه را منحرف مىکند، بجاى اینکه ما از این حادثه استفاده کنیم قطعاً ضرر خواهیم کرد.
حال بحث من این است که در نقل و بازگو کردن حادثه عاشورا ما هزاران تحریف وارد کردهایم، هم تحریفهاى لفظى- یعنى شکلى و ظاهرى- راجع به اصل قضایا، مقدمات قضایا، متن و حواشى مطلب، و هم [تحریفهاى معنوى که] در تفسیر این حادثه ما تحریف کردهایم. با کمال تأسف این حادثه، هم دچار تحریفهاى لفظى است و هم دچار تحریفهاى معنوى، هر دو. و باز تحریفهایى که مىشود، گاهى لااقل هماهنگى با اصل مطلب دارد، ولى گاهى تحریف نه تنها کوچکترین هماهنگى ندارد بلکه قضیه را مسخ و بکلى واژگون مىکند، به شکلى در مىآورد که به صورت ضد خودش در مىآید. باز هم با کمال تأسف باید عرض کنم تحریفهایى که به دست ما مردم در این حادثه صورت گرفته است، همه در جهت پایین آوردن و مسخ کردن قضیه بوده است، در جهت بىخاصیت کردن و بىاثر کردن قضیه بوده است و در این امر، هم گویندگان و علماى امت تقصیر داشتهاند و هم مردم. همه اینها را ان شاء اللَّه براى شما توضیح مىدهم.
این مطلب را هم در مقدمه باید عرض بکنم: در همه اینها مردم مسؤولاند؛ یعنى شما مردمى که اینجا نشستهاید، هیچ خیال نمىکنید که در این قضیه مسؤول هستید و خیال مىکنید که مسؤول فقط گویندگان هستند. دو مسؤولیت بزرگ، مردم دارند. یک مسؤولیت این است که نهى از منکر بر همه واجب است. وقتى که مىفهمید و مىدانید- و مردم اغلب هم مىدانند- که دروغ است، نباید در آن مجلس بنشینید، که حرام است، بلکه باید مبارزه کنید. و دیگر این تمایلى است که صاحب مجلسها و مستمعین به گیراندن مجلس دارند، مجلس باید بگیرد، باید کربلا بشود.
روضه خوان بیچاره مىبیند که اگر بنا بشود هرچه مىگوید از آن راستها باشد مجلسش نمىگیرد، بعد همین مردم هم دعوتش نمىکنند، ناچار یک چیزى هم اضافه مىکند. این انتظار را مردم باید از سر خودشان بیرون کنند، [نگویند] فلان روضه خوانى که مجلس او مىگیرد، فلان روضه خوانى که کربلا مىکند. کربلا مىکند یعنى چه؟! شما باید روضه راست را بشنوید و معارف و سطح فکرتان بالا بیاید، به طورى که اگر در یک کلمه روحتان اهتزاز پیدا کرد، یعنى با روح حسین بن على هماهنگى کرد، و اشکى ولو ذرهاى، ولو به قدر بال مگس [جارى شد،] اگر یک چنین اشکى در حالت هماهنگى روح شما با حسین بن على از چشم شما بیرون بیاید، واقعاً مقام بزرگى براى شماست.
اما اشکى که از راه قصّابى کردن بخواهد از چشم شما بیاید، اگر یک دریا هم باشد ارزش ندارد. «داد بکشید» یعنى چه؟! چرا داد بکشید؟! (حماسه حسینی، ج 1، صفحه 60 تا 62).
- ۹۴/۰۷/۲۳