خاطره امر به معروف در اتوبوس،موسیقی با صدای زن

متن خاطره:

بسم الله الرحمن الرحیم

اتوبوسی که باید در حدود 10 ساعت با آن سفر می کردم از همان اول با وجوددو باند مشکی و بزرگ در کناره های سقف اتوبوس خبر از سر درون می داد.

و خوب بالاخره راننده آهنگ را گذاشت، اما آهنگ با صدای زن آنهم با آن بلندی قابل تحمل نبود.

یادم نیست چقدر طول کشید اما بالاخره به لطف خدا رفتم و تذکر دادم اما برخورد خیلی بدی با من کرد، برگشتم سر جای خودم و داشتم فکر می کردم به این که چه کنم با این مساله که ناگهان فکر بکری به ذهنم رسید (که آن را عنایت خدا می دانم)

آن قسمت از بلیت که دستم بود را بررسی کردم و به دفتر شرکتی که از آن بلیت تهیه کرده بودم زنگ زدم.

وقتی متصدی گوشی را برداشت پس از توضیح دادن اقدام راننده، التیماتوم دادم که اگر رسیدگی نکنند از طریق قانونی پیگیری می کنم.

گویا ترسی در دل متصدی افتاده بود که سریع گفت نیازی نیست خودمان درستش می کنیم(دقیقا همین دیالوگ نبود اما مفهوم کلی همین بود)

بعد از قطع تماس با من موبایل راننده زنگ خورد و نمی دانم متصدی به راننده چه گفت !!

اما راننده در حین مکالمه از آینه نگاهی به من کرد(من اینطور احساس کردم) وبعد از تماس نه تنها موسیقی را قطع کرد بلکه چندین ساعت برامون مداحی هم پخش کرد....

http://www.hayauni.ir/khatere/token/detail/nid/473

@j_haya