علل گرایش به بی دینی ۲
شنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۳ ب.ظ
🔻علل گرایش به بی دینی (2)🔻
🔹 کار دین و رسالت دین محو غرایز نیست؛ تعدیل و اصلاح و رهبری و حکومت و تسلّط بر آنهاست. چون غرایز را نمی توان و نباید از بین برد، قهراً در اجتماعاتی که با نام خدا و دین و مذهب برای نابودی غرایز قیام می کنند و خداپرستی را با زندگی، متضاد معرّفی می کنند، خود این معانی و مفاهیم عالی شکست می خورند و ماتریالیسم و سایر مکتبهای ضدّ خدایی و ضدّ دینی رواج می گیرد. لهذا بدون تردید باید گفت که زاهدمآبان جاهل هر محیطی- که بدبختانه در میان خود ما هم زیاد هستند- از عوامل مهمّ گرایش مردم به مادّیگری می باشند
(علل گرایش به مادیگری، ص166).
🔹 خداشناسی و خدا پرستی طبعاً مستلزم یک نوع تعالی روحی خاصّی است؛ بذری است که در زمینهای پاک رشد می کند. زمینهای فاسد و شوره زار، این بذر را فاسد می کند و از میان می برد. اگر انسان در عمل، شهوتران و مادّه پرست و اسیر شهوات گردد، تدریجاً افکار و اندیشه هایش هم به حکم اصل انطباق با محیط، خود را با محیط روحی و اخلاقی او سازگار می کنند، یعنی اندیشه های متعالی خداشناسی و خداپرستی و خدادوستی جای خود را به افکار پست مادّیگری و اینکه هستی لغو و بیهوده است، حساب و کتابی درکار عالم نیست، دم غنیمت است و امثال اینها می دهد (علل گرایش به مادیگری، ص170).
🔹 جوان می بیند که قیامها و انقلابها و نبردها و مبارزه ها را طرفداران ماتریالیسم اداره می کنند و الهیون غالبا در جناح بیتحرّکها و بیتفاوتها قرار دارند. برای جوان همین قدر کافی است که در قضاوت خود مکتب الهی را محکوم و مکتب مادّی را تأیید نماید (علل گرایش به مادیگری، ص179).
🔹 این سنگر از طرف خداپرستان آنگاه خالی شد که در مدّعیان پیشوایی دینی، روح عافیت طلبی پدید آمد. و به عبارت صحیحتر، این پدیده از آن وقت رخ داد که مردمی عافیت طلب و اهل زندگی روزمرّه و به تعبیر خود دین، مردمی اهل دنیا، به جای پیامبران و پیشوایان دینی نشستند و مردم به غلط، اینها را که روحیهای بر ضدّ روحیه پیامبران و امامان و تربیت شدگان واقعی آنها داشتند- و اگر تشابهی درکار بود اندکی در قیافه و لباس بود- نماینده و مظهر و جانشین آنها دانستند (علل گرایش به مادیگری، ص185).
🔻کانال بنیاد شهید مطهری🔻
@motahari_ir
- ۹۴/۰۹/۱۴