فلسفه حرمت نگاه به نامحرم چیست؟
تقوا؛ فراتر از اخلاق3
تقوا، تکلیف خوبها را در مبارزه بدها مشخص میکند/خوب بودنِ سکولار، خوب بودنِ برّهوار است
آیا عمل به وصیتهای غیر مالی میت واجب است؟ مثلاً اینکه مرا در زادگاهم دفن کنید و یا آنکه بانوان در تشییع...
تقوا؛ فراتر از اخلاق2
تقوا یعنی محافظت از زیباییهای روحی خود که خداوند به آن سوگند یاد کرده است/ تقوا، حقیقت واحدی که همه خوبیها را در دل خود دارد
امام خمینی (رحمة الله علیه):
خداوند به شما آزادى را هدیه داد؛ براى اینکه براى او قیام کردید. این قیامى که براى اوست حفظ کنید. مادامى که براى او کار کنید، اجتماعتان براى او باشد پیروز هستید
30 تیر 1358/صحیفه امام، جلد 9، صفحه 198
26 شعبان 1399
الله تعالى منحکم الحریة لأنکم نهضتم باسمه ومن أجل إحقاق کلمته حافظ على هذه النهضة التی قمتم بها من أجله. حافظوا على وحدتکم لأجله أیضا
July 21, 1979
God presented you with the gift of freedom because you rose up in revolt for His cause. Safeguard this uprising that was for His cause. As long as you work for Him; as long as your congregation is for Him, you are victorious
ماجرای شیعه شدن بانوی آلمانی
بانوی آلمانی درخصوص ماجرای شیعه شدنش گفت: به خاطر مسلمان شدنم بسیار خوشحال بودم اما با دشواریهایی نیز برای یادگیری احکام و انجام عبادات خود مواجه شدم تا جایی که فقط سه ماه طول کشید تا گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» را یاد بگیرم.
امام خمینی (رحمة الله علیه):
به مناسبت سالروز پذیرش قطعنامه 598
اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعلههاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستىمان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمىکنیم.
29 تیر 1367
صحیفه امام، جلد21، صفحه 98
بمناسبة الذکرى السنویة لقبول القرار 598
إن قطعونا أرباً أرباً ورفعونا على المشانق واحرقونا أحیاءً، واخذوا نساءنا وأبناءنا أسارى أمام أعیننا، فاننا لن نوقع عهد الأمان مع الکفر والشرک.
5 ذی الحجة 1408
Anniversary of the acceptance of the UN Resolution 895
If they cut us into pieces and scatter our bones, even if they hang us, even if they burn us alive in the flames of fire, even if they imprison our spouses and children and plunder our possessions before our eyes, we will never sign the peace pact of disbelief and polytheism.
اگر موجودى نیازمند به موجود دیگرى باشد و وجودش به نوعى توقف بر آن دیگرى داشته باشد به اصطلاح فلسفى، موجود نیازمند را «معلول» و آن دیگرى را «علت» مىنامند. ولى علت، ممکن است بى نیاز مطلق نباشد بلکه خودش نیز نیازمند و معلول موجود دیگرى باشد. اما اگر علتى هیچگونه نیاز و معلولیتى نداشت علت مطلق و بى نیاز مطلق خواهد بود.
منبع :اصول عقاید علامه مصباح